دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۹ ۳۴ بازديد
دانلود فايل صوتي غزل ( 196 كيلوبايت )
مدامم مست ميدارد نسيم جعد گيسويت
خرابم ميكند هر دم فريب چشم جادويت
پس از چندين شكيبايي شبي يا رب توان ديدن
كه شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت
سواد لوح بينش را عزيز از بهر آن دارم
كه جان را نسخهاي باشد ز لوح خال هندويت
تو گر خواهي كه جاويدان جهان يك سر بيارايي
صبا را گو كه بردارد زماني برقع از رويت
و گر رسم فنا خواهي كه از عالم براندازي
برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت
من و باد صبا مسكين دو سرگردان بيحاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت
زهي همت كه حافظ راست از دنيي و از عقبي
نيايد هيچ در چشمش بجز خاك سر كويت