حياط چند شهريور

مشاور شركت بيمه پارسيان

حياط چند شهريور

۳۱ بازديد

 

"ظهيرالدوله" مي رقصد هياهوي تن ما را

بغل وا مي كند  بي تابي  پيراهن  ما را

مرا مي تابد از نيلوفري هاي تنت اينجا

تماشا مي كند  فوج  به هم  پيچيدن ما را

تو در من شعله مي گيري، من آتش مي شوم در تو

تويي كو تا سرا پا  گر بگيراند  منِ ما را

نسيم آشنايي دارد از صد باغ گل خوش تر

سر سنگي كه مي گيرد به حسرت دامن ما را

بدنبال "رهي" مي گردي از خاموش سنگي كه

به آتش مي كشد دنباله هاي شيون ما را

من و تو سنگساران كدامين جرم معصوميم

كه دنيا بر نمي تابد كبوتر بودن ما را ؟

گره از روسري واكن بخندان باغ را بر من

كه مي خندد زمين شوق ز سر وا كردن ما را

چراغاني بيار اي ازدحام كوچه خوشبخت!

هواي بي فروغ خانه ي بي روزن ما را

***

اتاقي  گوشه ي دنج حياط چند شهريور

بغل وا مي كند تاب و تب پيراهن ما را

به تهران باز مي گرديم و يك تجريش مي بيند

چكا چا چاك برق چشم هاي روشن ما را


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد