دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

مشاور شركت بيمه پارسيان

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

۳۳ بازديد
 

دانلود فايل صوتي غزل ( 277 كيلوبايت )

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
بيخود از شعشعه پرتو ذاتم كردند
باده از جام تجلي صفاتم دادند
چه مبارك سحري بود و چه فرخنده شبي
آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
بعد از اين روي من و آينه وصف جمال
كه در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اين‌ها به زكاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد
كه بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
اين همه شهد و شكر كز سخنم مي‌ريزد
اجر صبريست كز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحرخيزان بود
كه ز بند غم ايام نجاتم دادند


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد