دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۸ ۲۸ بازديد
چه رسمي داري اي دوره زمونه
كه هر روزت يه جا عاشق كشونه
هزاران ساله كه ميجنگه آدم
نميدونه گرفتار جنونه
زمونه آي زمونه آي زمونه
يكي با فرق زخمي توي محراب
يكي غرق به خون لب تشنه ي آب
يكي پاهاشو رو مين جا گذاشته
يكي پاشيده خونش روي مهتاب
نفس هاي بهاران گاز خردل
رو خاك آسمون رگبار تاول
هميشه عاشق از جونش گذشته
كه عشق آسان نبود از روز ازل
هنوزم كار دنيا قيل و قاله
هنوزم صلح آدم ها محاله
هنوز آدم نميشناسه خدارو
هنوزم قلب عاشق پايماله
زمونه آي زمونه آي زمونه
يكي با فرق زخمي توي محراب
يكي غرق به خون لب تشنه ي آب
يكي پاهاشو رو مين جا گذاشته
يكي پاشيده خونش روي محراب