سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند

۳۶ بازديد
 

دانلود فايل صوتي غزل ( 231 كيلوبايت )

سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
پري رويان قرار از دل چو بستيزند بستانند
به فتراك جفا دل‌ها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرين جان‌ها چو بگشايند بفشانند
به عمري يك نفس با ما چو بنشينند برخيزند
نهال شوق در خاطر چو برخيزند بنشانند
سرشك گوشه گيران را چو دريابند در يابند
رخ مهر از سحرخيزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رماني چو مي‌خندند مي‌بارند
ز رويم راز پنهاني چو مي‌بينند مي‌خوانند
دواي درد عاشق را كسي كو سهل پندارد
ز فكر آنان كه در تدبير درمانند در مانند
چو منصور از مراد آنان كه بردارند بر دارند
بدين درگاه حافظ را چو مي‌خوانند مي‌رانند
در اين حضرت چو مشتاقان نياز آرند ناز آرند
كه با اين درد اگر دربند درمانند درمانند


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد