شعر 89

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر 89

۳۵ بازديد

 

من كنار همان بركه ي قديمي

ايستاده ام

آبي است ايستاده و سبز

 جهان چون مرواريدي

در آن گم شده است

و همهمه ي خدايان از دور دستِ

آب هاي سبز

شنيده مي شود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد