شعر 38

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر 38

۲۹ بازديد

 

روي دريا خم شده بودم

دريا شب بود

چند ستاره در ته دريا

مي درخشيد

و اذرخشي را مي ديدم

كه لبخند تو بود

و سياهي امواج را

به هم مي دوخت


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد