شعر 27

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر 27

۳۲ بازديد

 

فصلي در جهنم رمبو را

مي خواندم

پشه اي به سراغ من آمد

و من در حركتي او را در دست

گرفتم

و نيمه جان از دستم رها شد

ديدم او كار واجب تري

داشته است

زيرا گرسنه بوده

تا كاري كه من مي كنم

يعني كتاب خواندن


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد