پدرم

مشاور شركت بيمه پارسيان

پدرم

۲۹ بازديد
 

پدرم

سيزيف

ميراث تو سنگين بود

اما توان آن را داشتم

بار تكرار خسته‌ام مي‌كرد

 

پس آن بار

كه نفس‌زنان و عرق‌ريزان

به اوج قله‌اش كشاندم

خشمناك و عاصي

به قعر دره پرتابش كردم

و آسوده بال و سبك

به كوه‌پايه بازگشتم

 

پدرم

سيزيف

ميراث تو

             باري

سنگين بود

اما توان آن را داشتم

 

اين بار نمي‌دانم

با شانه‌هاي خالي چه كنم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد