در ميدان ساعت

مشاور شركت بيمه پارسيان

در ميدان ساعت

۳۰ بازديد

 

در ميدان ساعت

خودكارش را روي كاغذ مي‌كشد سرباز

نمي‌نويسد

پرتاب مي‌كند توي جوي آب

به ساعتش نگاه مي‌كند

- ساعت ميدان خوابيده -

مرخصي‌اش‌ تمام شده

با حسرت به من نگاه مي‌كند

مي‌رود

 

من تمام روزهاي عمر مرخصم

و خودكارم آن‌قدر جوهر دارد

كه اين كاغذها را سياه كنم

و بسپارم به باد

مانند پرچم ارتشي پيروز

در ميدان ساعتي كه خوابيده


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد