يك دو جامم دي سحرگه اتفاق افتاده بود

۲۸ بازديد
 

دانلود فايل صوتي غزل ( 268 كيلوبايت )

يك دو جامم دي سحرگه اتفاق افتاده بود
و از لب ساقي شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستي دگر با شاهد عهد شباب
رجعتي مي‌خواستم ليكن طلاق افتاده بود
در مقامات طريقت هر كجا كرديم سير
عافيت را با نظربازي فراق افتاده بود
ساقيا جام دمادم ده كه در سير طريق
هر كه عاشق وش نيامد در نفاق افتاده بود
اي معبر مژده‌اي فرما كه دوشم آفتاب
در شكرخواب صبوحي هم وثاق افتاده بود
نقش مي‌بستم كه گيرم گوشه‌اي زان چشم مست
طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود
گر نكردي نصرت دين شاه يحيي از كرم
كار ملك و دين ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت كه اين نظم پريشان مي‌نوشت
طاير فكرش به دام اشتياق افتاده بود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد