غزل 4

مشاور شركت بيمه پارسيان

غزل 4

۲۹ بازديد

 

دوباره راه غنا مي زند ترانه ي من

دوباره مي شكفد شعر عاشقانه ي من

دوباره مي گذرد بعد از آن سيه توفان

نسيم پاك نوازش بر آشيانه ي من

مگر صداي بهاري شنيده از سويي؟

كه كرده جرات سر بر زدن جوانه ي من 

تو شايد آن زن افسانه اي كه مي آري

به هديه با خود خورشيد را به خانه ي من

تو شايد آمده اي سوي من كه بر داري

به مهر بار غريبيم را ز شانه ي من

دعا كنيم كه روزي اميد من باشي

براي زيستن امروز اي بهانه ي من!

براي تو غزلي عاشقانه ساخته ام

تو اي شكفتگي ات مطلع ترانه ي من!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد