دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۵ ۲۹ بازديد
يه تفنگْ تو دستشه ،
اما از عدالتُ آزادي حرف ميزنه !
هيشكياَم اَزَش نميپُرسه :
ما دُمِ خروسُ باور كنيم ،
يا قسم خوردنِ روباهُ ؟
يكي نيس بِهِش بگه :
آخه آدمِ ناحسابي !
اگه يه قطره از خونِ پينوكيو تو رَگاي تو بود كه تا حالا
دماغت پوزِ ديوارِ چينُ زده بود !
پَس يه دَم اون دَهَنِ گاله رُ ببندُ به جاش
چشماي باباغوريتُ وا كن تا ببيني ،
اَبراي سيا
هنوزم خون گريه ميكنن !