هفت شماره ساده

مشاور شركت بيمه پارسيان

هفت شماره ساده

۲۸ بازديد
 

شكايت نمي كنم، اما
آيا واقعاً نشد كه در گذر ِ همين هميشه ي بي شكيب،
دمي دلواپس ِ تنهايي ِ دستهاي من شوي؟
نه به اندازه تكرار ِ ديدار و همصدايي ِ نفسهامان!
به اندازه زنگي...
واقعاً نشد؟
واقعاً انعكاس ِ سكوت،
تنها حاصل ِ فرياد ِ آن همه ترانه
رو به ديوار ِ خانه ي شما بود؟
نگو كه نامه هاي نمناك ِ من به دستت نرسيد!
نگو كه باغجه ي شما،
از آوار ِ آن همه باران
قطعه اي هم به نصيب نبرد!
نگو كه ناغافل از فضاي فكرهايت فرار كردم!
من كه هنوز همينجا ايستاده ام!
كنار همين پارك ِ بي پروانه
كنار همين شمشادها، شعرها، شِكوه ها...
هنوز هم فاصله ي ما
همان هفت شماره ي پيشين است!
ديگر نگو كه در گذر ش گريه ها گُمش كردي!
نگو كه نشاني كوچه ي ما را از ياد بردي!
نگو كه نمره ِ پلاك ِ غبار گرفته ي ما،
در خاطرت نماند!
آيا خلاصه ي تمام اين فراموشي هاي ناگفته،
حرفي شبيه « دوستت نمي دارم» تو
در همان گفتگوي دور ِ گلايه و گريه نيست؟●


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد