دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۴ ۲۹ بازديد
نه اينكه بي تو نخندم
نه
اما به خدا تمام اين خنده هاي خام بي خيال
به يك تبسم كوتاه ديدار چهارشنبه ها نمي ارزند
به تبسم ساعت نه صبح
يا دقيقتر بگويم
نه وبيست دقيقه ي صبح
حالا اگر بانگ بيست و بهانه ي ساعت در ازدحام واژه و وزن موازي ترانه نمي گنجد
گناهش به گردن تو
كه من و اين دل درمانده را
چشم در راه طنين تبسم مي گذاشتي
حالا هنوز
نه صبح چهارشنبه ها كه مي شود
كنار خيال خالي اتاقك تلفن مي ايستم
دل به دامنه ي رويا مي دهم
و تو را مي بينم
كه با لباسي به رنگ بنفشه هاي بنفش
به سمت پسكوچه هاي پرسه و پروانه مي روي
نه اينكه بي تو نخندم
نه
اما به نيامدن هميشه ي نگاهت قسم
تمام خطوط اين خنده هاي خواب آلود
با رگبار گريه هاي شبانه
از رخساره ي خسته و خيسم
پاك مي شوند