دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۴ ۲۹ بازديد
دانلود فايل صوتي غزل ( 249 كيلوبايت )
نفس برآمد و كام از تو بر نميآيد
فغان كه بخت من از خواب در نميآيد
صبا به چشم من انداخت خاكي از كويش
كه آب زندگيم در نظر نميآيد
قد بلند تو را تا به بر نميگيرم
درخت كام و مرادم به بر نميآيد
مگر به روي دلاراي يار ما ور ني
به هيچ وجه دگر كار بر نميآيد
مقيم زلف تو شد دل كه خوش سوادي ديد
وز آن غريب بلاكش خبر نميآيد
ز شست صدق گشادم هزار تير دعا
ولي چه سود يكي كارگر نميآيد
بسم حكايت دل هست با نسيم سحر
ولي به بخت من امشب سحر نميآيد
در اين خيال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلاي زلف سياهت به سر نميآيد
ز بس كه شد دل حافظ رميده از همه كس
كنون ز حلقه زلفت به در نميآيد