ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد

مشاور شركت بيمه پارسيان

ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد

۲۷ بازديد
 

دانلود فايل صوتي غزل ( 212 كيلوبايت )

ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد
وجه مي مي‌خواهم و مطرب كه مي‌گويد رسيد
شاهدان در جلوه و من شرمسار كيسه‌ام
بار عشق و مفلسي صعب است مي‌بايد كشيد
قحط جود است آبروي خود نمي‌بايد فروخت
باده و گل از بهاي خرقه مي‌بايد خريد
گوييا خواهد گشود از دولتم كاري كه دوش
من همي‌كردم دعا و صبح صادق مي‌دميد
با لبي و صد هزاران خنده آمد گل به باغ
از كريمي گوييا در گوشه‌اي بويي شنيد
دامني گر چاك شد در عالم رندي چه باك
جامه‌اي در نيك نامي نيز مي‌بايد دريد
اين لطايف كز لب لعل تو من گفتم كه گفت
وين تطاول كز سر زلف تو من ديدم كه ديد
عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق
گوشه گيران را ز آسايش طمع بايد بريد
تير عاشق كش ندانم بر دل حافظ كه زد
اين قدر دانم كه از شعر ترش خون مي‌چكيد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد