دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۳ ۲۹ بازديد
چه سان به كوه دماوند
بندها بگسست
چه سان فرود آمد
اساس سطوت بيداد را چه سان گسترد؟
چو برق آمد و
چون رعد
چه سان به خرمن آزادگان
شرر انداخت
چه پشته ها كه ز كشته
ز كشته كوهي ساخت
كجاست كاوه آهنگري
كه برخيزد
اسيريان ستم را ز بند برهاند
و داد مردم بيداد ديده بستاند
***
گسسته بند دماوند
ديو خونخواري
به جامه تزوير
نقابش از رخ برگير
دگر هراس مدار اين زمان ز جا برخيز !
كنون تو كاوه آهنگري، بجان بستيز
و گرنه جان تو را او تباه خواهد كرد
دوباره روي جهان را سياه خواهد كرد
***
بدي و نيكي را
رسيده گاه جدال و زمان پيكار است
بكوش جان من
- اين جنگ آخرين بار است
***
كنون شما همه كاوه ها بپا خيزيد
و با گسسته بند دماوند جمله بستيزيد
كه تا براي هميشه
تيشه ها بزنيد
و قعر گور گذاريد
- پيكر ضحاك
نشان ظلم و ستم خفته به، به سينه خاك