دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۲ ۳۰ بازديد
دانلود فايل صوتي غزل ( 276 كيلوبايت )
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان ز او شدهام بي سر و سامان كه مپرس
كس به اميد وفا ترك دل و دين مكناد
كه چنانم من از اين كرده پشيمان كه مپرس
به يكي جرعه كه آزار كسش در پي نيست
زحمتي ميكشم از مردم نادان كه مپرس
زاهد از ما به سلامت بگذر كاين مي لعل
دل و دين ميبرد از دست بدان سان كه مپرس
گفتوگوهاست در اين راه كه جان بگدازد
هر كسي عربدهاي اين كه مبين آن كه مپرس
پارسايي و سلامت هوسم بود ولي
شيوهاي ميكند آن نرگس فتان كه مپرس
گفتم از گوي فلك صورت حالي پرسم
گفت آن ميكشم اندر خم چوگان كه مپرس
گفتمش زلف به خون كه شكستي گفتا
حافظ اين قصه دراز است به قرآن كه مپرس