دوش بيماري چشم تو ببرد از دستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

دوش بيماري چشم تو ببرد از دستم

۳۲ بازديد
 

دانلود فايل صوتي غزل ( 237 كيلوبايت )

دوش بيماري چشم تو ببرد از دستم
ليكن از لطف لبت صورت جان مي‌بستم
عشق من با خط مشكين تو امروزي نيست
ديرگاه است كز اين جام هلالي مستم
از ثبات خودم اين نكته خوش آمد كه به جور
در سر كوي تو از پاي طلب ننشستم
عافيت چشم مدار از من ميخانه نشين
كه دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم
در ره عشق از آن سوي فنا صد خطر است
تا نگويي كه چو عمرم به سر آمد رستم
بعد از اينم چه غم از تير كج انداز حسود
چون به محبوب كمان ابروي خود پيوستم
بوسه بر درج عقيق تو حلال است مرا
كه به افسوس و جفا مهر وفا نشكستم
صنمي لشكريم غارت دل كرد و برفت
آه اگر عاطفت شاه نگيرد دستم
رتبت دانش حافظ به فلك برشده بود
كرد غمخواري شمشاد بلندت پستم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد