غم زمانه كه هيچش كران نمي‌بينم

مشاور شركت بيمه پارسيان

غم زمانه كه هيچش كران نمي‌بينم

۳۱ بازديد
 

دانلود فايل صوتي غزل ( 224 كيلوبايت )

غم زمانه كه هيچش كران نمي‌بينم
دواش جز مي چون ارغوان نمي‌بينم
به ترك خدمت پير مغان نخواهم گفت
چرا كه مصلحت خود در آن نمي‌بينم
ز آفتاب قدح ارتفاع عيش بگير
چرا كه طالع وقت آن چنان نمي‌بينم
نشان اهل خدا عاشقيست با خود دار
كه در مشايخ شهر اين نشان نمي‌بينم
بدين دو ديده حيران من هزار افسوس
كه با دو آينه رويش عيان نمي‌بينم
قد تو تا بشد از جويبار ديده من
به جاي سرو جز آب روان نمي‌بينم
در اين خمار كسم جرعه‌اي نمي‌بخشد
ببين كه اهل دلي در ميان نمي‌بينم
نشان موي ميانش كه دل در او بستم
ز من مپرس كه خود در ميان نمي‌بينم
من و سفينه حافظ كه جز در اين دريا
بضاعت سخن درفشان نمي‌بينم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد