دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۱ ۳۰ بازديد
دانلود فايل صوتي غزل ( 224 كيلوبايت )
ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم
محصول دعا در ره جانانه نهاديم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
اين داغ كه ما بر دل ديوانه نهاديم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روي در اين منزل ويرانه نهاديم
در دل ندهم ره پس از اين مهر بتان را
مهر لب او بر در اين خانه نهاديم
در خرقه از اين بيش منافق نتوان بود
بنياد از اين شيوه رندانه نهاديم
چون ميرود اين كشتي سرگشته كه آخر
جان در سر آن گوهر يك دانه نهاديم
المنه لله كه چو ما بيدل و دين بود
آن را كه لقب عاقل و فرزانه نهاديم
قانع به خيالي ز تو بوديم چو حافظ
يا رب چه گداهمت و بيگانه نهاديم