دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۱ ۳۷ بازديد
دانلود فايل صوتي غزل ( 206 كيلوبايت )
بگذار تا ز شارع ميخانه بگذريم
كز بهر جرعهاي همه محتاج اين دريم
روز نخست چون دم رندي زديم و عشق
شرط آن بود كه جز ره آن شيوه نسپريم
جايي كه تخت و مسند جم ميرود به باد
گر غم خوريم خوش نبود به كه ميخوريم
تا بو كه دست در كمر او توان زدن
در خون دل نشسته چو ياقوت احمريم
واعظ مكن نصيحت شوريدگان كه ما
با خاك كوي دوست به فردوس ننگريم
چون صوفيان به حالت و رقصند مقتدا
ما نيز هم به شعبده دستي برآوريم
از جرعه تو خاك زمين در و لعل يافت
بيچاره ما كه پيش تو از خاك كمتريم
حافظ چو ره به كنگره كاخ وصل نيست
با خاك آستانه اين در به سر بريم