دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۱ ۳۲ بازديد
در باغِ “بي برگي“ زادم.
و در ثروت فقرغني گشتم.
و از چشمه ي ايمان سيراب شدم.
و در هواي دوست داشتن، دم زدم.
و در آرزوي آزادي سر برداشتم.
و در بالاي غرور، قامت كشيدم.
و از دانش، طعامم دادند.
و از شعر، شرابم نوشاندند.
و از مِهر، نوازشم كردند،
و“ درحقيت“، دينم شد و راهِ رفتنم.
و“خير“، حياتم شد و كار ماندنم.
و“زيبايي“، عشقم شد و بهانه ي زيستم!
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد