سكوت كبود

مشاور شركت بيمه پارسيان

سكوت كبود

۲۹ بازديد
 

هر لحظه حرفي از اعماقِ مجهول درون ما مي جوشد

و همچون زبانه هاي آتش آتشفشاني

از سينه جَستن مي كند و از حلقوم بالا مي آيد

تا از دهانه ي آتشفشان

از دهان ما سر برداردو بيرون ريزد

و سر به آسمان روح،

چشم به راه آن منِ ديگرمان بردارد و نمي شود.

نمي توان، كه زنجير ها فرا مي رسند

و لب ها فرو مي بندد

و طناب بر گردن مي پيچند

و حلقوم را تا لحظه ي احتضار مي فشرند

و مي فشرند

تا نفس،زنداني مي شود

وخفقان مي رسد

و چهره كبود مي گردد و سكوت .

و چه سكوتِ  كبودِ سنگينِ بي رحمي!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد