دانلود فايل صوتي غزل ( 326 كيلوبايت )
ساقي بيا كه شد قدح لاله پر ز مي
طامات تا به چند و خرافات تا به كي
بگذر ز كبر و ناز كه ديدهست روزگار
چين قباي قيصر و طرف كلاه كي
هشيار شو كه مرغ چمن مست گشت هان
بيدار شو كه خواب عدم در پي است هي
خوش نازكانه ميچمي اي شاخ نوبهار
كشفتگي مبادت از آشوب باد دي
بر مهر چرخ و شيوه او اعتماد نيست
اي واي بر كسي كه شد ايمن ز مكر وي
فردا شراب كوثر و حور از براي ماست
و امروز نيز ساقي مه روي و جام مي
باد صبا ز عهد صبي ياد ميدهد
جان دارويي كه غم ببرد درده اي صبي
حشمت مبين و سلطنت گل كه بسپرد
فراش باد هر ورقش را به زير پي
درده به ياد حاتم طي جام يك مني
تا نامه سياه بخيلان كنيم طي
زان مي كه داد حسن و لطافت به ارغوان
بيرون فكند لطف مزاج از رخش به خوي
مسند به باغ بر كه به خدمت چو بندگان
استاده است سرو و كمر بسته است ني
حافظ حديث سحرفريب خوشت رسيد
تا حد مصر و چين و به اطراف روم و ري