دانلود فايل صوتي غزل ( 189 كيلوبايت )
با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي
تا بيخبر بميرد در درد خودپرستي
عاشق شو ار نه روزي كار جهان سر آيد
ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستي
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با كافران چه كارت گر بت نميپرستي
سلطان من خدا را زلفت شكست ما را
تا كي كند سياهي چندين درازدستي
در گوشه سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گويد رموز مستي
آن روز ديده بودم اين فتنهها كه برخاست
كز سركشي زماني با ما نمينشستي
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از اين كشاكش پنداشتي كه جستي