من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر 6

۲۹ بازديد

 

اسم من

بعد از من خواهد ماند

ولي اسم من

چه ربطي به من

و به شعر من دارد

نمي دانم


شعر 7

۲۸ بازديد

 

هميشه تاريكي

و تنهايي را نگريسته ام

گوييا شمع زندگي را

در آن سوي شعر من

درست كرده اند

و بادي كه از اين سو مي آيد

آن را خاموش خواهد كرد


شعر 3

۲۹ بازديد

 

تا چند در هواي تو

دلم را رها كنم

و تا چند در جاي پايت

بذر عشق بيافشانم

و تا چند در سراب چشمانت

آه و افسوس بدارم


شعر 4

۲۹ بازديد

 

مرگ را مي بينم كه مي آيد

گل سرخي در دست

و من  از رنگ گل

و عطر گل برايش سخن

مي گويم

و كلمات گل را برايش

مي خوانم

و لبخند گل را برلبان مرگ

تماشا مي كنم


اشعار شهاب مقربين

۲۹ بازديد

شهاب مقربين

لينك ورود به اشعار شهاب مقربين

شهاب - مقربين - شهاب مقربين - اشعار شهاب - اشعارشهاب - اشعار مقربين - اشعارمقربين - اشعار شهاب مقربين - اشعارشهاب مقربين - شعرهاي شهاب مقربين - سروده هاي شهاب مقربين - وبلاگ شهاب - وبلاگ مقربين - وبلاگ شهاب مقربين - وبلاگ شعر - وبلاگ شاعر - وبلاگ اشعار شاعران

لينك ورود به اشعار شهاب مقربين


شعر 1

۲۸ بازديد

 

تو صداي پايت را

به ياد نمي آوري

چون هميشه همراهت است

ولي من آن را به خاطر دارم

چون تو همراه من نيستي

و صداي پايت بر دلم

نشسته است


شعر 2

۲۸ بازديد

 

عمر را بر باد داده ام

و لحظه هايم را افشانده ام

چون بذري

از بيهودگي، ندانم كاري

ولي چه سبزه زاري را مي بينم

و چه گلهايي را  مي چينم


خانه هنوز هست

۲۸ بازديد
 

خانه هنوز هست

اما آدم‌هايش مرده‌اند

 

يا شايد

( بايد اين‌طور مي‌گفتم: )

خانه ويران شده‌است

اگرچه آدم‌ها هنوز هستند

 

نه

( اين‌طور هم نشد )

خانه هنوز هست

آدم‌ها هم زنده‌اند

اما در اين ميانه

چيزي غايب است انگار

 

( نمي‌دانم )


زندگينامه شهاب مقربين

۲۹ بازديد

"براي جستجو در اشعار شهاب مقربين كليك كنيد"

شهاب مقربين

شهاب مقربين (زاده ۱۳۳۳ خورشيدي) شاعر معاصر ايراني است . او به همراه حافظ موسوي و شمس لنگرودي مدير انتشارات آهنگ ديگر مي‌باشد . در سال ۱۳۳۳ در اصفهان متولد شد و سرودن شعر را از دهه پنجاه آغاز كرد . از او پنج مجموعه شعر چاپ شده و دو مجموعه نيز آماده چاپ دارد . كتاب روياهاي كاغذي ام نيز در برگيرنده گزيده شعرهاي اوست . كتاب كنار جاده بنفش كودكي ام را ديدم جايزه شعر كارنامه را از آن خود كرد

  اشعار شهاب مقربين


چارپايه را از وسط بر مي دارم

۲۹ بازديد

 

چارپايه را از وسط بر مي دارم

مي گذارم كنار پنجره

ديگر با آن رفيق شده ام

با اين طنابِ آويزان از سقف هم

دستي به پشتش مي زنم

و مي گذارم همين جا باشد

(شايد براي وقتي ديگر)

فعلاً كه آفتابِ تو تابيده است

فعلاً كه انتظاري ديگر روزم را قشنگ كرده است

فعلاً كه جادوي جمله ي دهانِ تو دست از من بر نمي دارد

 

مي نشينم روي چارپايه

مثل ديوانه ها لبخند مي زنم

زُل مي زنم به طناب

انگار آونگِ ساعتي قديمي

دارد لحظه هايم را

بي رحمانه شماره مي كند