دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۴ ۳۲ بازديد
شاعري
آينهاي را دزيد
روي آيينهي مسروقه نوشت:
بيدلي در همه احوال خدا با او بود!
دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۴ ۳۳ بازديد
تاجري فال گرفت
غزلي لاميه آمد-
تاجر
چيزي از شعر نفهميد اما
چشم مبهوتش را قافيهي «مال» گرفت
دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۴ ۳۳ بازديد
تاجري قصهنويس
كودكان را به تفاهم ميخواند
مگسي
روي گل لاله تقلا ميكرد!
دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۴ ۳۴ بازديد
فردا صبح بهار تحويل مي شود
غروبي كه فقط چهل و هفت بهار تكرار شده است!!!
ماهي ها دل تنگ!
سير ها و سنجد ها در پلاستيك
بهار در دور دست ها
در راه پله ها
بوي تند سبزي پلو
پيچيده
تشديد پررنگي روي تنهايي من!
مقابل آئينه مي ايستم
و از بهارهاي رفته خجالت مي كشم!
زبان تلفن بند آمده !
انگشت ها به مرخصي نوروزي رفته اند!
حلقه اي در دهن چاه توالت افتاد
كيميا را بنگر!
تاجري تا آرنج
دست در خون دل دنيا كرد!
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد