هميشه قبل ازشروع فيلمهايم به اينجا (ناصرخسرو) سر ميزنم چون اينجا حس زندگي و كار وجود دارد. بعضي وقتها انتخاب بازيگرها را اينجا انجام ميدهم. به طوري كه گوشهاي يواشكي مينشينم و مردم را زير نظر مي گيرم.

به گزارش كافه سينما برنامه اين هفته گپ 15 تير91 با حضور رضا عطاران در خيابان ناصرخسرو اجرا شد كه دليل اين كار، پيشنهاد رضاعطاران بود كه چون انجا زندگي بيشتر از همه جا جريان دارد. در ادامه بخشهاي جذاب اين برنامه در كافهسينما ميخوانيد:
تمامي برنامههاي گپ بدون كات دادن فيلمبرداري و ضبط ميشود اما در اين برنامه عليرغم قول ابتدايي رامبد جوان مبني بر اينكه به هيچ وجه به برنامه كات نخواهد داد مجبور شد در ادامه برنامه به دليل ازدحام بيش از اندازه مردم به خاطر حضور رضا عطاران چندين بار كات بدهد
در ادامه رضا عطاران گفت: هميشه قبل ازشروع فيلمهايش به اينجا سر ميزند چون اين جا حس زندگي و كار وجود دارد. بعضي وقتها انتخاب بازيگرها را اينجا انجام ميدهد. به طوريكه گوشهاي يواشكي مينشيند و مردم را زير نظر ميگيرد.
در حالي كه اطراف رضا عطاران را مردم مشتاق احاطه كرده بودند و اكثرا با موبايلهايشان در حال عكس گرفتن بودند و حتي بعضا در حين صحبتهاي عطاران با رامبد جوان و اشكان خطيبي مردم هم سوالات و نظراتشان را ميگفتند و الفاظي چون :"عطاران يه دونه اي " ،"عطاران دوست داريم"، "ما طرفدارتيم" و .. از او استقبال ميكردند.
اشكان خطيبي هم در همين رابطه گفت: يكي از مردم به من گفت اگه تو هم كار طنز انجام بدي همين جوري ميشي!
وقتي رامبد جوان پرسيد: رضا توقعات از مردم چيه؟ عطاران پاسخ داد: مردم بايد از من توقع داشته باشن. وهدفم اينه كاري كنم مردم از ته دل بخندند.
اشكان خطيبي از اين بازيگر و كارگردان سينما و تلويزيون پرسيد: اگه يه روز بياي اينجا ببيني اينجوري نيست و تحويلت نميگيرن چيكار ميكني؟ رضا عطاران هم با خونسردي جواب داد:خيلي راحت ميرم خريد مي كنم. البته منكر اينكه اين حضور برام مهم هست نميشم. و به ذكر خاطرهاي در اين باره هنگام بازي در «ساعت خوش» پرداخت و گفت: زمان ساعت خوش با بچه ها مسابقه مي گذاشتيم بريم بيرون ببينيم چه كسي رو بيشتر ميشناسن. هميشه هم به رادش مي باختم.
در ادامه به دليل ازدحام مردم عطاران پيشنهاد داد كه برويم كلاه بخريم و دليل علاقهاش به كلاه را اينگونه عنوان كرد:
كلاه رو دوست دارم يكي به خاطر كچليام و يكي اينكه به صورتم مياد.
به گزارش كافه سينما در ادامه اين گپ و گفتگوي جذاب همراه با شوخيهاي عطاران و رامبد جوان، عطاران درباره دليل خوانندگياش در سريالها گفت: هر كجا كه لازم بوده خوانده است. اولين بار هم براي كوچه اقاقيا بود كه حميد صدري به من گفت اين رو خودت بخون چون صدات يه فالشياي داره كه شبيه صداي گرامافون قديميه و تنها آهنگي كه خوندم و دوست دارم همونه.
در اين لحظه به دليل ازدحام و هياهوي بيش ازحد مردم، رامبدجوان توضيح داد كه مجبورند كات بدهند.

در ادامه برنامه آنها در يك كلاه فروشي حضور ياقتند و كلاههاي مختلف را امتحان مي كردند ولابه لايش شوخيهايي هم با يكديگر انجام ميدادند مانند اين كه عطاران گفت: من فقط از خوشتيپي كچلياش را دارم.
بازيگر و كارگردان فيلم «خوابم ميٱد» در ادامه از خاطرات دوران دانشگاهاش و خوابگاه كوي دانشگاه چنين گفت: با سعيد آقاخاني هم اتاق بوديم توي خوابگاه اتاق بغل هم حميد فرخ نژاد و سيروس كهوري نژاد بودند. فرهاد اصلاني و رضا شفيع جم هم به آنجا رفت و آمد داشتند و از همان جا دوستيهايمان شكل گرفت و ايده ساعت خوش همانجا بهوجود ٱمد ولي فرهاد اصلاني رفت و سريال امام علي را بازي كرد و ما حسرت ميخورديم كه ما ساعت خوش بازي ميكنيم و اصلاني سريال امام علي.
كارگردان سريال «بزنگاه» در ادامه درباره ازدواجش گفت: شانزده سال است ازدواج كرده و همسرش هم در سريال بزنگاه و فيلم صندلي خالي همراه او بازي كرده است.
وي در ادامه گفت: وقتي همسرم در صندلي خالي بازي كرد همان سال در جشنواره كانديدا شد. بعد دوستانم به من زنگ ميزدند و ميگفتند كه تو بيست سال بازي كردي هيچ اتفاقي نيافتاد. همسرت بيست دقيقه بازي كرد كانديدا شد.
در ادامه هم رامبد جوان گفت كه با رضا شفيعيجم هممحله بوده و از خاطراتش با او گفت.
عطاران در پاسخ اين سوال رامبد جوان كه اصليتات كجايي هست جواب داد: من خودم متولد مشهد هستم اما پدر و مادرم گنابادي هستند و فاميل هستند و يك برادر و دو خواهر دارد كه هيچكدام هم كار هنري نمي كنند.
عطاران در ادامه از خاطرات جالب تئاترياش گفت و درانتها در جواب جوان كه پرسيد از چه چيزي ميترسي گفت: تنها از مرگ هست كه خيلي مي ترسم و به همين دليل اگر كسي خيلي مريض باشد نمي توانم به عيادتش بروم.