من تلاش ميكنم پس هستم

مشاور شركت بيمه پارسيان

رمان اميد وصل

۲۹ بازديد

نام كتاب : اميد وصل

نويسنده : ترنم بهار

تعداد صفحات : ۱۵۴

حجم : ۲.۲۰ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
داستان اميد وصل دو شخصيت اصلي داره يكي از اونها وحيد ، دايي سميرا و ديگري خود سميراست . اوايل داستان زندگي گذشته ي وحيد به طور خلاصه گفته ميشه و اينكه چطور يك شكست تلخ رو در زندگيش تجربه كرده و اكنون به خاطر ان شكست بيمار شده و سميرا كه سخت داييش رو دوست داره هميشه به اون كمك مي كنه . كمي بعد داستان زندگي پر فراز و نشيب سميرا گفته ميشه ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


رمان پدر خوب

۳۰ بازديد

نام كتاب : پدر خوب

نويسنده : خورشيد

تعداد صفحات : ۳۳۶

حجم كتاب : ۴.۴۴ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
دختري هم نسل من و تو …
در مسير زندگي يكنواختش حركت ميكنه … منتظر يك حادثه ي عجيب الوقوع نيست اما از يكنواختي خسته شده … روي پاي خودشه … مستقله … عقايد محكمي داره … پاي عقايدش مي ايسته … و در اين راه سعي ميكنه تا به خيلي ها بفهمونه يك دختر، يك زن، يك بانو ،يك خانم … ميتونه تنهايي نجابت و شرافتشو حفظ كنه …
باور هاشو به شدت باور داره … و كم كم در گذر زمان طعم عشقي ناخوانده رو تجربه ميكنه كه اصلا منتظرش نيست … !!!

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


رمان رج زدن هاي زندگي

۳۷ بازديد

نام كتاب : رج زدن هاي زندگي

نويسنده : moon shine

تعداد صفحات : ۸۱

حجم كتاب : ۱.۱۱ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
مي دوني كمربند چيه؟ كاربردش چيه؟ با ماندني مي تونيد حس كنيد فرق رج زدن قالي و رج زده شدن خودتون رو… رج زده شدن به اين دنيا، به اين زندگي!
ماندني دختري كه به همراه مادر و خواهر و ناپدري ش، توي خونه اي زندگي مي كنه كه هم رج مي زنه و هم رج مي خوره. زندگيش پاي دار قالي مي گذره و توحيد همسايه ي قهرمانش كه هميشه هواي ماندني رو داره و ماندني عاشق ميشه، عاشق توحيد با همه ي خوبيهاش كه اين عشق، كه اين خوابي ها متحول مي كنه زندگيشو، با يه مرگ ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


رمان آسانسور

۳۲ بازديد

نام كتاب : آسانسور

نويسنده : نيلا

تعداد صفحات : ۲۸۸

حجم كتاب : ۳.۰۵ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
منا پرستار شيطون ، خوش زبون ، نسبتا بي دست و پا و پر حرفيه كه در يكي از بيمارستان هاي تهران در حال گذروندن طرحه. ماجراي سوار شدنش توي آسانسور و آشنا شدن با يكي از همسايه ها سرآغاز داستانه ، داستاني كه قسمت براش در نظرگرفته و ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


رمان دروغ شيرين

۳۶ بازديد

نام كتاب : دروغ شيرين

نويسنده : اسپارو و ساغر

تعداد صفحات : ۳۶۲

حجم : ۴.۷۳ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
آناهيد زند دانشجوي پزشكي است او كه سالها عاشقانه پسر عمه خود كاوه را دوست داشته فقط به خاطر يك شوخي كه از طرف دوست صميمي خود با كاوه انجام ميدهد كاوه او را ترك ميكند و با همان دختري كه او را به انجام اين شوخي تحريك كرده بود ازدواج ميكند . آناهيد افسرده شده محل كار خود را عوض ميكند تا ديگر با كاوه برخورد نداشته باشد . آناهيد در آنجا با آرتام مهرزاد دكتر متخصص قلب اشنا ميشود . آرتام كه بسيار زيباست و موقعيت خوبي دارد وقتي كارهاي آناهيد را ميبيند بخاطر اينكه به آناهيد كمك كند ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


رمان توسكا

۳۳ بازديد

نام كتاب : توسكا

نويسنده : هما پور اصفهاني

تعداد صفحات : ۳۸۵

حجم كتاب : ۵.۱۳ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
دختري از جنس همه دخترا … كه ناخواسته وارد راهي مي شه كه براش خيلي چيزا به وجود مي ياره … شهرت … رقابت … ثروت … و چيزي كه توي عقلش هم نمي گنجيد هيچ وقت … عشق!!! عشقي از نوع ناب در روزگاري كه نامش هم كيمياست ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


شعري از عليرضا قزوه به مناسبت بازگشايي مدارس

۳۱ بازديد

عليرضا قزوه

اول آ

شاعر : عليرضا قزوه

اوّل مهر رسيد و من در همان " اوّل آ " بودم
مثل گنجشك دلم مي زد، مثل گنجشك رها بودم

پاي يك پنجره ميزي بود، چه تقلّاي عزيزي بود
پنجره راه گريزي بود، خيره در پنجره ها بودم

پشت هر پنجره دنيايي ست ، چشم وا كردم و بستم ، آه
من كجايم؟ تو كجا؟ با خويش در همين چون و چرا بودم

گفت : بابا دو هجا دارد... نام من چار هجايي بود
نان يكي... آب يكي ... باران... مثل باران دو هجا بودم

گفت: هر حرف صدا دارد... در سكون حرف زدم با خود
هم صدا بودم و هم ساكت ، نه سكوت و نه صدا بودم

گفت: دلتنگ كه اي؟ خنديد... گريه كردم كه پدر... خم شد
آه بابا، بابا، بابا، سخت دلتنگ شما بودم

جنگ شد، پنجره ها افتاد ، بچّه ها تشنه سفر كردند
هشت نهر آينه جاري شد، تشنه در كرببلا بودم

گفت: هي هي! تو كجايي؟ تو ... راست مي گفت، كجايم من؟
تو نبودي... تو چهل سال است... من... اجازه؟... همه را بودم

تو چهل سال همه غايب... تو چهل سال همه در خويش...
من چهل سال، خداي من! من چهل سال كجا بودم؟

براي مشاهده اشعار عليرضا قزوه كليك كنيد


رمان اتفاق عاشقي

۳۳ بازديد

نام كتاب : اتفاق عاشقي

نويسنده : دختر دريا

تعداد صفحات : ۲۴۴

حجم كتاب : ۳.۳۴ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
درباره ي يك دخترس به اسم آرميلا كه دوست داره شوهرش بر حسب اتفاق وارد زنديگيش بشه و براي همين همه ي خواستگاراش رو رد ميكنه تا اون اتفاقي كه منتظرشه پيش بياد.
اما حالا يه خواستگاري براش پيدا شده كه خانوادش كاملا راضين و ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


رمان فرشته من

۳۰ بازديد

نام كتاب : فرشته من

نويسنده : فرشته ۲۷

تعداد صفحات : ۳۲۸

حجم كتاب : ۴.۵۷ مگابايت

قالب كتاب : PDF

خلاصه داستان :
رمان درباره ي دختري به اسم فرشته است كه خانواده اش ميخوان اونو به اجبار و به خاطر پول و به اصرار نامادريش بدن به يه پيرمرده پولدار.در حالي كه فرشته ۲۰ سالش بيشتر نيست.شب عروسيش قبل از عقد به كمك دوستش از خونه فرار مي كنه و اينجوري مسير زندگيش تغيير مي كنه ... .

رمز فايل : www.98ia.com

دانلود كتاب


شعري از زنده ياد سيد حسن حسيني

۳۰ بازديد

سيد حسن حسيني

مثنوي عاشقان

شاعر : سيد حسن حسيني

بيا عاشقي را رعايت كنيم
ز ياران عاشق حكايت كنيم

از آن ها كه خونين سفر كرده اند
سفر بر مدار خطر كرده اند

از آن ها كه خورشيد فريادشان
دميد از گلوي سحر زادشان

غبار تغافل ز جانها زدود
هشيواري عشقبازان فزود

عزاي كهنسال را عيد كرد
شب تيره را غرق خورشيد كرد

حكايت كنيم از تباري شگفت
كه كوبيد درهم، حصاري شگفت

از آن ها كه پيمانه «لا» زدند
دل عاشقي را به دريا زدند

ببين خانقاه شهيدان عشق
صف عارفان غزلخوان عشق

چه جانانه چرخ جنون مي زنند
دف عشق با دست خون مي زنند

سر عارفان سرفشان ديدشان
كه از خون دل خرقه بخشيدشان

به رقصي كه بي پا و سر مي كنند
چنين نغمه عشق سر مي كنند:

«هلا منكر جان و جانان ما
بزن زخم انكار بر جان ما

اگر دشنه آذين كني گرده مان
نبيني تو هرگز دل آزرده مان

بزن زخم، اين مرهم عاشق است
كه بي زخم مردن غم عاشق است

بيار آتش كينه نمرود وار
خليليم! ما را به آتش سپار

در اين عرصه با يار بودن خوش است
به رسم شهيدان سرودن خوش است

بيا در خدا خويش را گم كنيم
به رسم شهيدان تكلم كنيم

مگو سوخت جان من از فرط عشق
خموشي است هان! اولين شرط عشق

بيا اولين شرط را تن دهيم
بيا تن به از خود گذشتن دهيم

ببين لاله هايي كه در باغ ماست
خموشند و فريادشان تا خداست

چو فرياد با حلق جان مي كشند
تن از خاك تا لامكان مي كشند

سزد عاشقان را در اين روزگار
سكوتي از اين گونه فريادوار

بيا با گل لاله بيعت كنيم
كه آلاله ها را حمايت كنيم

حمايت ز گل ها گل افشاندن است
همآواز با باغبان خواندن است

براي مشاهده اشعار سيد حسن حسيني كليك كنيد