غنچه نرگس

مشاور شركت بيمه پارسيان

غنچه نرگس

۷۴ بازديد
 

در ضيافت تولدت

خاك در شكوه جنبشي دگر

رخت زرد خويش را دريد

و تكان تازه اي به خويش داد

هم بدين سبب به رود زد

تا غبار تاخت ستمگران دهر را

/ در گذر آب شستشو دهد

انتظار سهم ماست

اعتراض نيز

ما ظهور نور را به انتظار

/ با طلوع هر سپيده آه مي كشيم

اي دليل جنبش زمين قسم به فجر

/ تا تولد بهار عدل

/ ظالمان دهر را به دار مي كشيم

گوش را به نبض تند خاك مي دهيم

گام عادلي بزرگ را

/ منتظر، شماره مي كند

در بهار، اعتراف سبز باغ را شنيده ام كه مي شكفت

اذن رويش بهار را تو داده اي



*



باور گلي به ذهن ساقه هاي سبز

ليك خود چو غنچه اي صبور

/ بسته مانده اي

رسم غنچه نيست بسته ماندن

غنچه هاي نرگس اين زمان –

/ به ناز باز مي شوند

ما ظهور عطر را ز غنچه تا به گل شدن

/ انتظار مي كشيم

خاك تشنه است و ما از اين كوير

/ خندقي به سمت جويبار مي كشيم



*



يك چپر ميان ماست

پشت آن چپر كه تا خداست

با فرشته ها به گفتگو نشسته اي



*



آفتاب

/ از جبين پاك تو طلوع مي كند

در فضاي پاك چشم روشنت

/ محو مي شود غروب مي كند

ايستاده اي بلند

/ روشنان ماهتاب را نظاره مي كني

با تو آسمان تولدي دوباره يافت

پيشواي كاروان عشق!

كاروان حماسه مي سرايد اينچنين:

/انتظار سهم ماست

/ اعتراض نيز

منجيا، يقين تو نيز منتظر

/ چشم بر اشاره ي خدا نشسته اي!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد